در نگاه کسانی که پرواز را نمی فهمند هر چه بیشتر اوج بگیری کوچک تر خواهی شد

اس ام اس های عاشقانه مرداد ماه ۹۱


هرکس جای من بود ، می بُرید

اما من هنوز می دوزم ، چشم امید به راه . . .

.

.

.

فراموش کردنت کار آسانی است

کافی است دراز بکشم ، چشمهایم را ببندم و نفس نکشم !

.

.

.

هواشناسی اعلام کرد

 آغوشت برای همیشه

 گرم است !

.

.

.

از آزمایشگاه عشق میآیم

گروه خونی ام “تو” ی مثبت است !

.

.

.

تعداد دقیق مژه هایت را میدانم

تعجب نکن ، مگر زندانی کاری جز شمردن میله های زندانش دارد ؟

.

.

.

هزار بار هم از این دنده به آن دنده شوی فایده ندارد !

این تخت خواب “آغوش” کم دارد . . .

.

.

.

قطعا روزی صدایم را خواهی شنید…

روزی که نه صدا اهمیت دارد نه روز . . .

.

.

.

کفش هم اگر تنگ باشد زخم میکند ، وای به حال دل من از دوری تو . . .

.

.

.

بیشتر مواقع پشت جمله

“عیب نداره، مهم نیست “

یه دل شکسته خوابیده . . .

.

.

.

رنج دوری ، یاد یاران کار ماست / یک پیامک حکم یک دیدار ماست . . .

.

.

.

خوش به حال فرهاد

که تلخ ترین خاطره زندگی اش هم شیرین بود . . .

.

.

.

شاید دیگران در نبودنت “سرم” را گرم کنند ، ولی “دلم” را هرگز . . .

.

.

.

چه زیبا حرف میزنی ؟ تو می گویی از زاویه ی من به مسئله نگاه کن

از زاویه تو … آها دیدم

از زاویه ی تو چه تنگ است کنار هم نشستن دو ضلع ! من و تو !

.

.

.

اینجا جاییست که پشت هر دوستت دارم هم نوشته است ساخت چین !

.

.

.

کوچ پرنده به من آموخت وقتی هوای رابطه سرد است ، باید رفت . . .

.

.

.

کف بینی نکن ! دستی که به سویت دراز شده ، طالعش تویی !

.

.

.

عشق بازی کار فرهاد است و بس / دل به شیرین داد و دیگر هیچکس

مهر امروزی فریبی بیش نیست / مانده ام حیران که اصل عشق چیست ؟

.

.

.

نازنین تر ز تو کَس نیست که یادش بکنم

سر و دل عاشق یک ناز نگاهش بکنم

تا زمین هست و زمان هست بگویم ای دوست

تو عزیزی و عزیزان به فدایش بکنم . . .

.

.

.

مهربانی ات را مرزی نیست

یقین دارم فرشته ای  قبل از آفرینشت قلبت را بوسیده . . .

.

.

.

خیلی که دلتنگ میشوم به آسمان نگاه میکنم

دام قرص میشود که تو هم زیر همین سقفی . . .

.

.

.

هی بی وفا شانه هاین مثل بالش مسافر خانه ای است

که سر های زیادی را تکیه گاه بوده است . . .

.

.

.

کم کم یاد خواهم گرفت با آدمها همانگونه باشم که هستند

همانقدر

خوب ، گرم ، مهربان

و همانقدر

بد ، سرد ، تلخ

.

.

.

چو به دست دل سپردم

بخود این گمان نبردم

که نه تاب وصل دارم

نه تحمل جدایی . . .
گزارش تخلف
بعدی